نمیدونم همچین چیزی دقیقا چطوری ممکنه اما این چیزیه که اتفاق افتاده و من در این لحظه حتی نمیدونم دارم درباره ی چی حرف میزنم، در واقع تنها اسم ایکس حرفی ای که تو ذهنم شناوره و حتی نمیدونم دارم درمورد انسان توی کله م حرف میزنم یا شاید فقط مغزمه که داره پشت سر هم برام جمله و داستان میسازه که فقط چیزی نوشته باشه و خودکار مغزم جوهرشو خالی کرده باشه اما من تو این لحظه حتی تمرکزم روی نوشتن نیست و فقط دارم به حس خوب اهنگی که داره پخش میشه و اعصاب خوردی اذیت کردن کیبورد بابت نداشتن حرف چ یا پ یا گ یا حتی ژ -که البته تا قبل این لحظه از ژ استفاده نکرده بودم- فکر میکنم. در هر صورت امتحان گسسته ی فردا داره مثل چی بهم لبخند میزنه، اگه البته بدونین دقیقا منظورم از لبخند چیه؛ پوزخند. ( من با علامت تعجب مشکل دارم.)
خپ کم کم داره دیر میشه اما من هنوز اینجا نشستم و به هرچیزی جز امتحان گسسته اهمیت میدم، لیترلی اوری تینگ؛ ینی حتی به کنکور اهمیت میدم و تا یکی دو ساعت پیش داشتم برای تموم کردن کتاب تستام برنامه ریزی میکردم اما گسسته؟ دوود دنت جوک؛
موهام به طرز وحشتناکی رفته تو هم و جلوی چشمامو گرفته و دارم فکر میکنم اکسم از موهای بهم ریخته بدش میومد؛ **** ** **** **** **** **** **** *****، *** *** *** ****** ** **** ***** ***** *** ****. (متاسفانه به دلایل امنیتی این تیکه سانسور شده.)
خپ میدونم که هیچکس خود به خود وبلاگمو چک نمیکنه و تا وقتی که تو کانال اعلام نکنم که تو وبلاگم پست گذاشتم کسی سراغش نمیاد اما از اونجا که در این لحظه از تلگرام و تلگرام رفتن تقریبا متنفرم دارم اینجا درمورد هر شر و وری که توی مغزم در حال رفت و آمده، مینویسم که احتمالا حتی یکیش براتون اهمیتی نداره؛ بای ده وی، میپرسین چرا "تقریبا"؟ (البته میدونم که نمیپرسین اما من در هر صورت برای جمله بندی به گفتنش این جمله نیاز دارم.) چون؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟(سانسورینگ اگین) پس اره،این باعث میشه که خیلی متنفر نباشم از تلگرام در این لحظه اما فکر کنم هنوز اونقدرا وضیت بد نشده که آنلاین بشم.
گسسته؛ 
من واقعا لازمه برم و تموم کردن فصل دو رو شروع کنم که بعدش بخوابم و بعدش بیدار شم و درس بخونم. 
میدونم که چرت و پرت زیاد گفتم بات قول میدم پست بعدی ای که میخونین محتوی داشته باشه.

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها